به اسم آشنایی رفاقتی به پا کردی
به نام اون رفاقت دیدی با من چه ها کردی
شدی درد و دوای من شدی مثل خدای من
شدی درد آشنای من شروع انتهای من …
وای از نـیمـه شبـی کـه بیـدار شـوم تـو را بـخواهـم و خـودم را در آغـوش دیـگری بیـابم…!
ما که جزغاله شدیم بس که آتیش سوزوندی تو!
میخت و بد جوری توی قلبمون کوبوندی تو
اینقده با اون چشات ناز و کرشمه اومدی
تا دیگه هوش و حواس از سرمون پروندی تو
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
*
این عشق برای من هیچ نداشت
اما…
.
گلهای بالشم را ” باغبان ” خوبی بود
اشک های هر شب من…!!!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ادامه مطلب ...
موضوع مطلب :